دست های رأفت

یا لا اله الا الله ...

جمعه, ۸ آذر ۱۳۹۲، ۰۵:۱۶ ب.ظ


اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِکَ وَ مَسْأَلَتِکَ فَاسْمَعْ یَا سَمِیعُ مِدْحَتِی ...



پ.ن:

خدای من..

از کجا شروع کنم

حسین که باشد غیر از او همه چیز رنگ ارزش می بازد

من که هیچ مطلق بودم و همه ی حیات را به من بخشیدی

مرده ای چون من را زنده کردی

تنها امیدبخش تمام لحظات تنهایی ام..

من که از سویدای دل فریاد می کشیدم..

که مرا دریاب.....

چه بالا بلند هنوز سایه ات بالای سرمان آقا جان

.

فدای لب های تشنه ات..

فدای زبان از عطش ورم کرده ات....

فدای پیشانی و فدای رگ های بریده ات مولایم...

حسین جان ..ای پسر زهرا

...



۹۲/۰۹/۰۸
-->